بسم الله الرحمن الرحیم
انسان وقتی با گناه پی در پی ، از جایگاه انسانی خود دور شده و قلبش را قساوت می گیرد، دیگر مکاری نفس خود را نمی بیند و بدون ترس و واهمه بانفس زندگی می کند و خطر را حس نمی کند چون قبلا گفتیم که گناه ، قلب را تاریک و عقل را در انسان خاموش میکند ؛ لذا او نمی تواند در زندگی خوب و بد را از هم تشخیص دهد .
آره نفس اژدها ست و حال ما باید چه کار کنیم تا این نفس مکاره دائم به انسانیت من حمله نکند و حیات طیبه را از روح و جان من نگیرد و تا مدتی که در کنار من است ، خود را نبازم و ناامید و دلسرد نشوم ؟! باید تا جایی که ممکن است خودت را از نفس دور کنی و زیرکانه مراقب نفست باشی ، چگونه ؟ با دست گذاشتن در دست ولایت اهل بیت (علیهم السلام ) و با عنایت و کمک گرفتن از خدا به مخفی گاه و دژمحکم " لا اله الاالله" داخل شوی و منیت ها و انانیت های خود را کنار بگذاری . به این گونه نفس خود بخود از تو دور می شود . برای فهم بهتر عرض می کنم که شما اگر استخوانی به دست نداشته باشی که سگ به تو حمله نمی کند ،سگ زمانی به تو حمله می کند که ماده و استخوان سگ در دست داشته باشی .
اگر تو نفس را از گناهان و منیت ها و .. آزاد کنی و در جان تو ماده ی نفسانی (گناه ) نباشد ،تا زمانی که در زندان دنیا در کنار نفس اسیری ، شیطان نمی تواند به تو و انسانیت تو حمله کند و تو را از حیات ساقط کند . چون تو در آن مخفی گاه و دژ " لا اله الّا الله " در امنیت و سلامتی بسر می بری تا زمانی که در زندان دنیا باز شود و وقت آزاد ی تو فرا رسد به سلامت از دنیای فانی به جهان باقی منتقل شوی.
نظرات شما عزیزان:
برچسبها:


















